پنجره ها رو وا کنین که عشقم از سفر میاد
برای غربت شبم مژده ای از سحر میاد
صدای پاشو می شنوم تو کوچه ها قدم زنون
پر می کشه دلم براش به سوی ماه تو آسمون
آهای آهای ستاره ها فانوس راه اون بشین
بگین بیاد از این سفر تو این شب ستاره چین
پنجره ها رو وا کنین گل بریزین سبد سبد
میاد که پیشم بمونه گفته نمی ره تا ابد
ستاره ها بهش بگین جدایی و سفر بسه
بگین به این شکسته دل یه عمره دلواپسه
کاشکی تو رو
سرنوشت ازم نگیره
میترسه دلم
بعد رفتنت بمیره
اگه خاطره هام یادم میارن
تو رو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من
واسه تو
قلب شکستش میزنه
آخه کی
واسه تو
مثله منه؟
بمون
دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتنه تو میکشه
لحظه هام تباهه بی تو
زندگیم سیاهه بی تو
نمیتونم
کاشکی تو رو
سرنوشت ازم نگیره
میترسه دلم
بعد رفتنت بمیره
اگه خاطره هام یادم میارن
تو رو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من
واسه تو
قلب شکستش میزنه
آخه کی
واسه تو
مثله منه؟
بمون
دل من فقط به بودنت خوشه
منو فکر رفتنه تو میکشه
لحظه هام تباهه بی تو
زندگیم سیاهه بی تو
نمیتونم
از زمین قلبم رو بر نداشت و رفت
دیدی آخرش منو دیوونه کرد
واسه رفتن همینو بهونه کرد
دیدی اون وعده هایی که رنگی بود
تمومش فقط واسه قشنگی بود
دیدی اون که دلم و بهش دادم
رفت و از چشمای نازش افتادم
دیدی اونی که می گفت مال منه
دم آخر نیومد سر بزنه
دیدی خط زد اسمم و از دفترش
رفت و فرصتی نداد تا بگردم دور سرش
دیدی اون نخواست برم به بدرقش
دیدی که باختم توی مسابقش
دیدی مهربونیا رو زد کنار
رفت و چشمام و گذاشت تو انتظار
دیدی رفت گذاشت به پای سرنوشت
گفت شاید ببینمت توی بهشت
دیدی بی خبر گذاشت و رفت و سفر
گفت بذار بمونه چشم اون به در
دیدی افتاد اسم من سر زبون
همشون گفتن به اون نامهربون
دیدی لااقل نزد به پنجره
که بهم خبر بده می خواد بره
دیدی رفت بدون هیچ سر و صدا
ولی من سپردمش دست خدا
دیدی بی خداحافظی روونه شد
دیدی آخرش من و تنها گذاشت
تشنه رو تو حسرت دریا گذاشت
یعنی رفته اونجا آشیان کنه
یا شاید می خواسته من رو امتحان کنه
دیدی حتی اون نگفت می ره کجا
چه بده رسمای روزگار ما
دیدی خواستمش ولی من و نخواست
اینم از بازیای دنیای ماست
حالا چند روزیه که بدون اون
چشم من خیره شده به آسمون
چه کنم خدا پشیمونش کنه
یا که مثل من پریشونش کنه
رفت و دیگه نمی یاد به شهر ما
بهتره بسپرمش دست خدا
.: Weblog Themes By Pichak :.